جدول جو
جدول جو

معنی فل دویین - جستجوی لغت در جدول جو

فل دویین
آماده بودن حیوان ماده برای جفت گیری
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَءْ کَ دَ)
عاشق شدن. (آنندراج) ، طمع کردن. (غیاث) (آنندراج).
- دل دویدن به چیزی، جویای آن بودن. (از آنندراج). آزمند و حریص آن بودن: چشم و دلش می دود، حریص است
لغت نامه دهخدا
پی گیر بودن، مواظب بودن
فرهنگ گویش مازندرانی
گرسنگی بی اندازه، سیری ناپذیر
فرهنگ گویش مازندرانی
حر دویین
فرهنگ گویش مازندرانی
زیاد شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
زخمی شدن بخشی از بدن بر اثر ساییده شدن با قسمت دیگر بدن
فرهنگ گویش مازندرانی
شخم شدن، از کار افتادن گرمابه یا آسیاب، کچل شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
دور از خانه بودن
فرهنگ گویش مازندرانی
گل اندود شدن، گل و لای شدن زمین
فرهنگ گویش مازندرانی